ویرانه ای بیشتر نیست شهری که دریا ندارد
شهری که دریا ندارد دیگر تماشا ندارد
ای خوب! ای مایه ی ناز ! تنها تویی شوق پرواز
دل جز در آفاق چشمت در هیچ جا جا ندارد
این جا سخن عاشقانه است رفتن فقط یک بهانه است
باید تو با من بمانی این عشق اما ندارد
هان ای پرستوی عاشق ! این خانه از آن دریاست
بنشین به هر جا که خواهی پایین و بالا ندارد
نفرین به این شهر خاموش ! این شهر گل های وحشی
زیرا برایم نشانی از عشق سارا ندارد
نظرات شما عزیزان: